بیوگرافی علیرضا خمسه

علیرضا خمسه بازیگر مشهور متولد 9 بهمن ماه سال 1331 است، او در زنجان به دنیا آمده است. هم اکنون 65 سال سن دارد.

تحصیلات : فارغ التحصیل لیسانس رشته روان شناسی از دانشگاه شهید بهشتی و رشته پانتومیم از فرانسه می باشد.

 

در حال حاضر چهار خواهر و چهار برادر دارد که سه تای دیگر هم بوده‌ اند که فوت شده‌ اند.

ازدواج و همسر

علیرضا خمسه 2 بار ازدواج کرده است، اولین ازدواج او در سال 1362 رخ داده است که پسری به دنیا آوردند به نام احمدرضا که در نهایت این ازدواج به جدایی ختم شد و در بار دیگر وی در سال 1372 با مروارید پورشفیقی ازدواج کرد و بعد از گذشت 25 سال حاصل این ازدواج 2 دختر به نام های درسا و گلسا است.

 

اولین بار چه زمانی متوجه شدید به بازیگری علاقه دارید؟

13 عدد شانس من است. اولین‌بار هم در 13سالگی متوجه شدم به بازیگری علاقه دارم. یکسری کارها وجود دارد که وقتی انجام می‌دهی متوجه می‌شوی دغدغه ذهنی‌ات از بین رفته است. برای من هم بعد از بازی در اولین کارم این اتفاق افتاد. اگر بخواهم اصطلاح کوچه‌بازاری آن را بگویم، می‌گویم «کرم‌کشی»، در واقع با بازیگری کرم‌های ذهنی‌ام از بین رفت و این علاقه تا 13 سال بعد که اولین بازی‌ام در فیلم «مرگ یزدگرد» بهرام بیضایی بود ادامه داشت. واقعیت این است که هر 13 سال در زندگی من برابر با رسیدن به یک قله شهرت است. بعد از بازی در اولین کارم دقیقا 13 سال بعد بود که موفق به دریافت اولین جایزه بین‌المللی تیونیانک از کره‌شمالی به دلیل بازی در فیلم «آپارتمان شماره 13» شدم و درست 13 سال بعد در 52 سالگی برای بازی در فیلم «بیست» اولین جایزه فجر را دریافت کردم.

اولین بار وقتی خودتان را روی پرده سینما دیدید چه حسی داشتید؟

اولین احساس هر کسی از تماشای تصویر خودش انزجار است. هر آدمی وقتی خودش را روی پرده سینما می‌بیند، مطمئنا از تصویرش بدش می‌آید؛ به این دلیل که آن تصور ذهنی که از خودمان داریم با واقعیتی که هست یکی نیست اما به مرور با این فیزیک و هیکل، هیبت و صدا آشنا می‌شوی و می‌توانی خودت را از پشت سر تماشا کنی و با حالت‌های خوابیده، خزیده و نخزیده و پاشده و نپاشده‌ات ارتباط برقرار کنی. (می‌خندد) بنابراین طبیعی است که اولین واکنش خودم از تماشای بازی‌ام واکنش مثبتی نبود اما وقتی برای اولین‌بار روبه‌روی دوربین قرار گرفتم اضطراب و دلهره نداشتم؛ در واقع اضطراب‌ها را گذاشتم برای رودررویی با حضرت عزرائیل!

اولین دستمزدی که دریافت کردید چقدر بود و با آن چه کردید؟

یادم می‌آید در سال 1360 برای بازی در فیلم «مرگ یزدگرد» که اولین فیلم سینمایی‌ام بود 9 هزار تومان دستمزد گرفتم. دقیقا نمی‌دانم با این پول چه کردم؛ فقط می‌دانم خانه و ویلا نخریدم.

علاقه شدید به بازیگری

او از دوران دبیرستان به طور جدی برای کار بازیگری تصمیم گرفت، زمانیکه دبیرستان او به اتمام رسید وارد دانشگاه شهید بهشتی شد و آنجا روانشناسی خواند، دلیلش را اینگونه بیان کرد : دانش روان‌شناسی می‌ تواند به بازیگری کمک کند، پس از آن به فرانسه رفتم و در آنجا در رشته تئاتر و بازیگری ادامه تحصیل دادم.

شغل پدر و زندگی کودکانه

شغل پدر او کارمند اداره برق بود و اوایل زندگی را در بروجند و دبستان ادیب سپری کرده است، او اعتقاد دارد دوران کودکی بهترین زمان برای بچه ها بود.

 

 

شهرت

علیرضا خمسه به دلایل فرم صورت و فرم بدنی خاص اش مورد توجه بسیاری از کمدین ها قرار گرفت و در چندین کار سینمایی نیز حضور داشت تا اینکه در سال 1367 با بازی در سریال هوشیار و بیدار به شهرت و محبوبیت فراوانی رسید سپس در سال 72 در فیلم بیاد ماندنی من زمین را دوست دارم در نقش آدم فضایی درخشید سپس حضور او در چندین فیلم و مجموعه چندین جوایزش برایش به ارمغان آورد.

 

وضعیت فرزندان

پسرم احمدرضا در حال حاضر در خارج از کشور زندگی میکند، او با مادرش از ایران مهاجرت کرده و ساکن اسپانیاست، دختر بزرگم درسا سال چهارم دانشگاه است و در رشته سخت‌ افزار کامپیوتر تحصیل می‌ کند، دختر کوچکم گلسا هم سال پنجم دبستان است.

اگر آخرین بازمانده زمین باشید چه کار می کنید؟

به محل ساختمان «جام جم» مراجعه می کنم، روی خشتی می نشینم و در سکوت تنهایی ام به این می اندیشم که اینجا سال ها وعده گاه مسئولانی بوده است که به من نوید دریافت باقیمانده دستمزدم را داده بودند و به تاریخ پیوستند و عمر زمین به پایان رسید و من به طلبم نرسیدم. با وجود این: «دست از طلب ندارم تا کام من برآید/ یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید».

اگر امروز روز آخر زندگی تان باشد، از کی عذرخواهی می کنید؟ چرا؟

برای آخرین بار به همراه مدیر محترم شبکه اول سیما، یعنی شبکه هر ایرانی پیامک می زنم و پس از دریافت پاسخ؛ از همسرم عذرخواهی می کنم که چه ساده انگارانه به او قول داده بودم به محض دریافت طلبم، مبلمان منزل را پس از 22 سال تحمل انواع و اقسام نشست و برخاست ها تعویض کنم و عمرم قد نداد.

هواپیمای شما دارد سقوط می کند، آخرین لحظه عمر چی از فکرتان می گذرد؟

به این فکر می کنم که بعد از من آیا همسر و دخترانم سماجت مرا برای پیگیری مطالباتم خواهند داشت یا آن را به «روز جزا» می سپارند؟!

اگر دوباره دنیا می آمدید، همین مسیری را که الان طی کردید، انتخاب می کردید؟

اگر به دنیا می آمدم، سعی می کردم قبل از عقد قرارداد برای بازی در سریال «عصر پاییزی» به عواقب و پیامدهای مالی آن بیشتر توجه کنم.

فرض کنیم می خواهید به دوست تان پیامک بزنید «من به بهرام دروغ گفتم که پول ندارم» ولی پیامک را اشتباهی برای بهرام می فرستید، چه حسی پیدا می کنید؟

احساس می کنم تا زمانی که ذهن من حول محور «دریافت طلبم» متمرکز است، فقط باید به مدیر محترم شبکه و تهیه کننده عزیز پیامک بزنم و اگر به طور مثال پای شهرام و بهرام وسط بیاید، همین افتضاح صورت می گیرد.

تجربه اولین عشقتان چطور بود؟

پرسید یکی که عاشقی چیست/ گفتم مپرس از این معانی

آنگه که چو من شوی بدانی/ وانگه که بخواندت بخوانی

دوست دارید جای کدام کاراکتر داستان/ فیلم های عاشقانه باشید؟ یا دوست دارید کدام فیلم را دو نفره ببینید؟

دوست دارم در فیلم کمدی «رومئو و ژولیت» نقش رومئو را بازی کنم، ضمنا بدم نمی آید فیلم «مکبث» را با مادرم دو نفری و به تنهایی تماشا کنیم، بلکه بتوانم چیزهایی یادش بدهم تا احساس «لیدی مکبث شدن» به او دست بدهد.

چیزی که دکمه عشقتان را فشار می دهد چیست؟

اصولا جامه و لباس عشق من فاقد دکمه است. داده ام برایش زیپ تعبیه کرده اند چون امتیازات زیادی دارد. از جمله: سهولت عمل آن است. به همین دلیل هر چیزی مثل یک تصویر، یک آهنگ یا یک شعر و یک فیلم می تواند آن را در چهار جهت اصلی به حرکت درآورد.

اگر می توانستید یک نفر را در تاریخ بکشید، آن یک نفر کی بود؟

خیلی دلم می خواست می توانستم نویسنده سریال «عصر پاییزی» را از صحنه گیتی محو و نابود کنم یا حداقل می توانستم قلم را از دستش بگیرم و تکه تکه کنم.

آیا خوابی می بینید که چندین بار تکرار شده باشد؟

بله، 13 ماه است که هر شب خواب می بینم تمام عوامل سریال «عصر پاییزی» در حالی که هر یک چکی به دست گرفته اند روی چمن های جام جم به شیوه مراسم روز طبیعت – سیزده بدر سابق – به پایکوبی مشغولند: «بساط سبزه لگدکوب شد به پای نشاط/ ز بس که عارف و عامی به رقص برجستند».

فعالیت های صنفی

عضو هیئت مؤسس انجمن بازیگران سینمائی کشور

عضو شورای مرکزی انجمن بازیگران سینمائی کشور (از بدو تأسیس تا سه دوره بعد)

عضو هیئت حل اختلاف صنفی مجمع تهیه و تولید و پخش فیلم‌های ایرانی (۳ دوره)

عضو هیئت مدیره تعاونی مسکن خانه سینما – از بدو تأسیس تا انحلال

عضو هیئت داوری و حل اختلاف خانه سینما (یک دوره -سال ۱۳۸۹–۱۳۹۰)

بازرس انجمن بازیگران سینمای ایران (از سال ۸۵ تاکنون – ۳ دوره)

همسر علیرضا خمسه

فیلمهای سینمایی

۱۳۹۳ جنجال در عروسی
۱۳۹۳ وروجک‌ها
۱۳۹۲ نیکان و بچه غول
۱۳۹۱ از تهران تا بهشت
۱۳۹۱ عملیات مهد کودک
۱۳۹۰ سلام بر فرشتگان
۱۳۸۹ نخودی
۱۳۸۹ فرش قرمز
۱۳۸۹ دختر شاه پریون
۱۳۸۹ قبرستان غیرانتفاعی

۱۳۸۸ خواب های دنباله دار
۱۳۸۸ شکلات داغ
۱۳۸۸ عروسک
۱۳۸۷ بیست
۱۳۸۷ میزاک
۱۳۸۵ قاعده بازی
۱۳۷۹ یکی بود یکی نبود

۱۳۷۶ کلید ازدواج
۱۳۷۵ مینا و غنچه
۱۳۷۵ معجزه خنده
۱۳۷۴ پاک‌باخته
۱۳۷۴ ماه پیشونی
۱۳۷۳ بوی خوش زندگی
۱۳۷۳ مهریه بی‌بی
۱۳۷۲ چشم شیطان

۱۳۷۲ من زمین را دوست دارم
۱۳۷۱ چهارشنبه عزیز
۱۳۷۱ مأموریت آقای شادی
۱۳۷۱ دلاوران کوچه دلگشا
۱۳۷۰ جیب‌برها به بهشت نمی‌روند
۱۳۷۰ دو نفر و نصفی

۱۳۶۹ آپارتمان شماره ۱۳
۱۳۶۸ شکار خاموش
۱۳۶۸ زیر بام‌های شهر
۱۳۶۷ لنگرگاه
۱۳۶۷ روز باشکوه
۱۳۶۶ شاید وقتی دیگر
۱۳۶۰ مرگ یزدگرد

سریالها تلویزیونی

۱۳۹۷ پایتخت ۵
۱۳۹۵ دورهمی
۱۳۹۴–۱۳۹۵ بیمار استاندارد
۱۳۹۴ خندوانه
۱۳۹۴ حالت خاص
۱۳۹۴ پایتخت ۴
۱۳۹۴ میکائیل
۱۳۹۴ مسابقه «ثانیه‌ها»

۱۳۹۳ خندوانه
۱۳۹۱–۱۳۹۳ جلال‌الدین
۱۳۹۲–۱۳۹۳ پایتخت ۳
۱۳۹۲–۱۳۹۳ تله‌فیلم «به من نگو قراضه»
۱۳۹۲ تله فیلم گوشی قرمز
۱۳۸۷–۱۳۹۲ سرزمین مادری

۱۳۹۱–۱۳۹۲ پایتخت ۲
۱۳۹۱-۱۳۹۲ عصر پاییزی
۱۳۹۱ تله‌فیلم «داستان عوضی»
۱۳۹۱ تهران پلاک ۱
۱۳۹۱ تله‌فیلم «رباعی»
۱۳۹۰ تله‌فیلم «گنج پنهان»

۱۳۹۰ مهمانان ویژه
۱۳۸۹–۱۳۹۰ پایتخت
۱۳۸۹ چاووش بهار
۱۳۸۹ دارا و ندار
۱۳۸۹ تله فیلم عوارض جانبی
۱۳۸۹ تله فیلم خداحافظ تهران
۱۳۸۹ تله‌فیلم «تنها حامی»
۱۳۸۹ تله‌فیلم «دزدان غیر دریایی»

۱۳۸۹ تله‌فیلم کت تنگ
۱۳۸۹ تله فیلم ورود زنده ها ممنوع
۱۳۸۸ تله‌فیلم «ما خونه نیستیم»
۱۳۸۸ تله‌فیلم «روز هشتم»
۱۳۸۸ تله‌فیلم «بلور باران»
۱۳۸۸ تله‌فیلم «جا مانده»
۱۳۸۷-۱۳۸۸ کلاه قرمزی ۸۸
۱۳۸۷–۱۳۸۸ همه بچه‌های من
۱۳۸۷–۱۳۸۸ شب هزار و یکم
۱۳۸۶ برنامه زنده «سالاد فصل»
۱۳۸۶ مرد هزارچهره
۱۳۸۶ تله فیلم فرزند افیون
۱۳۸۵–۱۳۸۶ تله‌فیلم «با هم در خانه»

۱۳۸۶–۱۳۸۵ به همین سادگی
۱۳۸۴ یک مشت پر عقاب
۱۳۸۳ فیل‌بانان
۱۳۸۳ برنامه زنده آریشگاه
۱۳۸۱–۱۳۸۳ برنامهٔ زنده «جمعه تعطیل نیست»
۱۳۸۲ حیاط خلوت
۱۳۸۲ مسافر زمان
۱۳۸۱ عسل‌ها و مثل‌ها
۱۳۷۹–۱۳۸۰ چراغ جادو
۱۳۷۹ معجزه ازدواج

۱۳۷۸ می‌گی نه؟ نگاه کن!
۱۳۷۸ هتل پیاده‌رو
۱۳۷۷ برنامه «سیاحت‌نامه»
۱۳۷۶–۱۳۷۷ برنامه ترکیبی «بهارنامه»
۱۳۷۶ بشین، پاشو، بخند
۱۳۷۵ جشن خاطره‌ها
۱۳۷۵ ب مثل بهار
۱۳۷۵ مسابقه «ستاره‌ها»
۱۳۷۴ مسابقه «رنگین‌کمان»[۳]
۱۳۶۸ سلامتی چه خوبه!
۱۳۶۷ ماجراهای آقای دوستی
۱۳۶۷ مسابقه «هفت‌خوان»[۴] (سری دوم)

۱۳۶۵–۱۳۶۷ هوشیار و بیدار
۱۳۶۶ زنگ بیداری
۱۳۶۵ خانه در انتظار
۱۳۶۵ برنامهٔ کوتاه «هاچ، زنبور عسل»[۵]
۱۳۶۵ مسابقه تلویزیونی «حواستو جمع کن»
۱۳۶۴ تله‌تئاتر «دست بالای دست»
۱۳۶۴ تله‌فیلم «نردبام»

۱۳۶۴ جُنگ هفته
۱۳۶۳ مسابقه «هفت‌خوان»[۳]
۱۳۶۳ هوشی و موشی
۱۳۶۳ تله‌تئاتر «پاتلن وکیل»
۱۳۶۳ نگاه سوم
۱۳۶۳ تله‌فیلم «روزنامه»
۱۳۶۳–۱۳۶۲ نوروزنامه
۱۳۶۱ بورزید و بخندید

جوایز و افتخارات

بهترین بازیگر مرد از جشنواره بین‌المللی فیلم پیونگ‌یانگ، برای فیلم آپارتمان شماره ۱۳. (۱۳۷۱)
کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد از دوازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر
برای بازی در فیلم سینمائی چشم شیطان (۱۳۷۲)
دریافت لوح تقدیر از احمد مسجدجامعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۸۲)

لوح تقدیر از هفتمین جشنواره تئاتر تجربه کوتاه (۱۳۸۳)
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد مکمل از بیست و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر
برای بازی در فیلم بیست (۱۳۸۷)
تقدیر در بیست و چهارمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودک و نوجوان – همدان (۱۳۸۹)

دیدگاهتان را بنویسید