صفحه 1

پکیج آموزش بازیگری آموزش بازیگری pdf آموزش بازیگری رایگان آموزش بازیگری حرفه ای آموزش بازیگری در خانه ویدیو آموزش بازیگری کانال آموزش بازیگری ستجوهای مربوط به آموزش بازیگری در خانه آموزش بازیگری در خانه برای کودکان متن برای تمرین بازیگری فیلم تمرین بازیگری اموزش بازیگری آموزش بازیگری رایگان آموزش بازیگری حرفه ای تمرین بازیگری در خانه برای نوجوانان حس گیری در بازیگری آموزش بازیگری تئاتر

استاندارد

بیوگرافی حمیدابراهیمی

بیوگرافی حمید ابراهیمی:

بیوگرافی حمیدابراهیمی

نام:حمید
نام خانوادگی:ابراهیمی
تاریخ تولد:1349
پیشه:بازیگر،کارگردان،نویسنده
تحصیلات:کارشناسی اطلاع رسانی و کتابداری


حمید ابراهیمی بازیگر، کارگردان، نویسنده است.وی متولد 1349 و دانش آموخته کارشناسی اطلاع رسانی و کتابداری گرایش هنر میباشد.

بیش از دو دهه تجربه در تئاتر را دارد.ابراهیمی ‌بیش از این که بازیگر سینما و تلویزیون باشد بازیگر تئاتر است و در دوران نوجوانی با بازی در تئاتر دانش آموزی در سال 1365 موفق به کسب رتبه نخست بازیگری کشور شد.


بیوگرافی حمیدابراهیمی

4 جلد نمایشنامه با نام‌های «آوای باد» ، «سیاریحون» ، «پندارزنده گفتار مرده» و «ته خط» از او به چاپ رسیده است.

حمید ابراهیمی با مجموعه صاحبدلان در تلویزیون به مردم معرفی شد و در مجموعه‌های متعددی از جمله مثل هیچ‌کس نقش آفرینی کرده است. اوایفاگر نقش «هوشنگ» درمجموعه گاوصندوق بود.

در فروردین 1392 دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از جشنواره فیلمهای پلیسی مسکو برای تله فیلم «تعبیر خواب» دریافت کرد.


فیلم شناسی حمید ابراهیمی:
مجموعه‌های تلویزیونی:
هوش سیاه (مجموعه تلویزیونی)
یه تیکه زمین (مجموعه تلویزیونی)
گاوصندوق (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۸۸)
مثل هیچ‌کس (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۸۷)
تاصبح (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۸۵)
صاحبدلان (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۸۵)

فیلمهای سینمایی:
آلزایمر (نسیان) (فیلم سینمایی، ۱۳۸۹)
فرزند خاک (فیلم سینمایی، ۱۳۸۶)
طالع سعد (۱۳۷۴)
ای ایران (۱۳۶۸)
بایکوت (۱۳۶۴)
تعبیر خواب، کارگردان: رضا دادویی (1392)

استاندارد

بیوگرافی پرویز پرستویی

بیوگرافی پرویز پرستویی:

بیوگرافی پرویز پرستویی

نام:پرویز
نام خانوادگی:پرستویی
تاریخ تولد :1334/4/2
محل تولد :همدان
تحصیلات :دیپلم و لیسانس هنری
تاهل :متاهل
فرزندان :یک پسر و یک دختر


پرویز پرستویی (زادهٔ ۲ تیر ۱۳۳۴ در روستای چارلی،شهرستان کبودرآهنگ استان همدان)، بازیگر و گوینده صاحب‌نام ایرانی سینما، تئاتر و تلویزیون است.

او موفق به دریافت نشان درجه یک گواهی‌نامه هنری گردیده است. پرویز پرستویی با دریافت چهار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از این نظر در بین بازیگران ایرانی رکورددار است. وی متأهل و دارای دو فرزند به نام های بهروز و الناز است.

زندگی پرویز پرستویی:
پرویز پرستویی با اصالتی ترکی در همدان متولد شد. پدر وی کشاورز بود و زمانی که وی ۳ ساله بود به تهران مهاجرت کرد. دوران کودکی و نوجوانی را در یک خانه اجاره‌ای کوچک در محله دروازه غار سپری کرد. او در مدرسه صادقیه اسلامی در کوچه گمرک تحصیلات ابتدایی خود را به پایان رساند.

پرستویی با پس‌انداز کردن یازده هزار تومان خانه‌ای در حوالی ترمینال جنوب خرید. مدتی به ورزش علاقه نشان داد و دروازه‌بان تیم کارگران بود.پس از این زمان به مرکز رفاه نازی‌آباد رفت و شروع به آموختن تئاتر کرد.

پرویز پرستویی در سال ۱۳۶۰ و زمانی که ۲۶ سال سن داشت به عنوان منشی در دادگستری تهران مشغول به کار شد، امّا پس از مدتی به خاطر ناهمخوانی این شغل با روحیاتش به اداره تئاتر رفت و تا پایان در آنجا مشغول به کار شد.


بیوگرافی پرویز پرستویی

پرویز پرستویی در سال ۱۳۸۷ با فیلم بیست عبدالرضا کاهانی به اوج بازگشت و توانست جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم‌های هنری باتومی ۲۰۰۹ را به دست آورد.
پرستویی در سال ۱۳۹۲ با بازی در فیلم امروز رضا میرکریمی دوباره مورد تحسین قرار گرفت و برنده جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم سان فرانسیسکو ۲۰۱۴، جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی سینمای مؤلف رباط ۲۰۱۴ و برنده جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم جیپور در سال ۲۰۱۴ شد.

پرستویی در سال ۱۳۹۴ پس از ده سال و برای ششمین بار با فیلم بادیگارد مقابل دوربین ابراهیم حاتمی‌کیا رفت و در نقش حیدر ذبیحی به ایفای نقش پرداخت.
وی برای بازی در این نقش در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر برای چهارمین بار برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

بخشی از فیلم شناسی پرویز پرستویی:
سینمایی:
بادیگارد (1394)
2 – بوفالو (1393)
3 – دو (1393)
4 – امروز (1392)
5 – بیداری برای سه روز (1392)
6 – میهمان داریم (1392)
7 – خرس (1390)
8 – من و زیبا (1390)
9 – سیزده 59 (1389)
10 – بیست (1387)
11 – کتاب قانون (1387)
12 – صد سال به این سالها (1386)
13 – پاداش سکوت (1385)
14 – به نام پدر (1384)
15 – بید مجنون (1383)
16 – کافه ترانزیت (1383)
17 – دوئل (1382)
18 – مارمولک (1382)
19 – بانوی من (1381)
20 – دیوانه ای از قفس پرید (1381)
21 – عزیزم من کوک نیستم (1380)
22 – آب و آتش (1379)
23 – موج مرده (1379)
24 – شوخی (1378)
25 – عشق شیشه ای (1378)
26 – مومیایی3 (1378)
27 – روبان قرمز (1377)
28 – آژانس شیشه ای (1376)
29 – روانی (1376)
30 – مرد عوضی (1376)
31 – لیلی با من است (1374)
و…

استاندارد

بیوگرافی پرستو گلستانی

بیوگرافی پرستو گلستانی:

بیوگرافی پرستو گلستانی

نام:پرستو
نام خانوادگی:گلستانی
زمینه فعالیت: سینما و تلویزیون
تولد: ۱۱ خرداد ۱۳۴۷ (۴۶ سال)
ملیت : ایرانی
پیشه: بازیگر
سال‌های فعالیت : ۱۳۶۵ تاکنون
همسر(ها) : بهروز بقایی (همسر سابق)[۱]
مدرک تحصیلی:لیسانس بازیگری و کارگردانی


پرستو گلستانی متولد 11 خرداد 1350 در مشهد، بازیگر است.
فارغ التحصیل لیسانس رشته بازیگری و کارگردانی از دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.دوره دو سال و نیم بازیگری را در مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما گذرانده است.

شروع بازیگری:
بازی در تئاتر را از سال ۱۳۶۵ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شروع کرد.
از سال ۱۳۶۹ با فیلم مجنون کاری از رسول ملاقلی‌ پور وارد سینما شد او بازیگری را شغل خود اصلی خود می داند و کارگرادانی تئاتر، تدریس بازیگری در آموزشگاه را شغل دومش میداند.
با شاگردی کردن در محضر خانم‌ها مرضیه برومند، رویا تیموریان و رویا افشار بازیگری و رشته‌ های مرتبط با آن را یاد گرفتم.

اولین حضور در تلویزیون:
اولین حضور حرفه ای ام در تلویزیون با آقای حسن هدایت در مجموعه محاکمه در سال 77 بود که یک نقش خوب و اساسی داشتم شروع خیلی حرفه ای و خوبی بود.


بیوگرافی پرستو گلستانی

ازدواج و طلاق:
پرستو گلستانی با بهروز بقایی ازدواج کرده بود،اما سرانجام این وصلت با وجود پسری بنام بهرنگ به جدایی ختم شد و این دو زوج از بکدیگر جدا شدند، هر دو این هنرمندان ازدواج نکرده و در حال حاضر مجرد هستند.

تجربه شهرت:
بعد از حضور در سريال داني و من در سال 77 اين مسئله آغاز شد.
به تدريج مردم مرا شناختند و متوجه شدم با چه مسئوليت سنگيني مواجه هستم و بارها با واکنش صميمي مردم رو به رو شدم که انگار سال هاست مرا مي شناسند.

فیلم شناسی پرستو گلستانی:
سینمایی:
* معبد جان (۱۳۸۷)
* عروس فراری (۱۳۸۳)
* قاعده بازی (۱۳۷۶)
* هفت سنگ (۱۳۷۶)
* سرعت (۱۳۷۵)
* همسر (۱۳۷۲)
* رابطه پنهانی (۱۳۷۱)
* قافله(۱۳۷۱)
* مجنون (۱۳۶۹)
* مار (۱۳۶۶)

مجموعه تلویزیونی:
* درخت دوستی (۱۳۶۶)
* عقیق (۱۳۶۸)
* عطر گل یاس – (بهمن زرین‌پور ۱۳۶۹)
* دشمن مردم (رکن‌الدین خسروی ۱۳۷۳)
* پدرسالار – (اکبر خواجویی ۱۳۷۴)
* همسران – (بیژن بیرنگ و مسعود رسام ۱۳۷۴)
* وکلای جوان – (بهرام کاظمی ۱۳۷۴)
* هفت‌سنگ – (عبدالرضا نواب‌صفوی ۱۳۷۶)
* روزی عقابی (سیدمحمدرضا مفیدی ۱۳۷۷)
* دانی و من (۱۳۷۸-۱۳۷۷)
* میگی نه، نگاه کن! (کاظم بلوچی ۱۳۷۸)
* دنیای شیرین – (بهروز بقایی ۱۳۷۸)
* مثل زندگی – (بهروز بقایی ۱۳۷۹)
* مرد هزارچهره – (مهران مدیری ۱۳۸۷)
* به کجا چنین شتابان – (ابولقاسم طالبی ۱۳۸۸)
* مسیر انحرافی – (بهرنگ توفیقی ۱۳۹۰)

استاندارد

بیوگرافی بیژن بنفشه خواه

بیوگرافی بیژن بنفشه خواه:

بیوگرافی بیژن بنفشه خواه

نام:بیژن
نام خانوادگی:بنفشه خواه
پیشه:بازیگر
محل تولد:تهران
تاریخ تولد:1فروردین1352
والدین:رضا بنفشه خواه


بیژن بنفشه‌خواه (زاده ۱ فروردین ۱۳۵۲) بازیگر ایرانی مجموعه‌های طنز تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی است.

او در مجموعه‌های طنز «این چند نفر»، «بدون شرح»، «مرد دوهزارچهره»، «قهوه تلخ»، «ساختمان پزشکان»، «خانه اجاره‌ای» و «راه طولانی» به ایفای نقش پرداخته‌است.
بیژن بنفشه‌خواه یکی از محبوب‌ترین بازیگران کمدی ایران است و در آثار طنز بسیاری بازی کرده.


بیوگرافی بیژن بنفشه خواه


اما وقتی از خودش درباره‌ي به‌یاد‌ماندنی‌ترین بازی‌هایش می‌پرسيم، این چهار مجموعه‌ي تلويزيوني را انتخاب می‌کند: «پژمان»، «ساختمان پزشکان»، «بدون شرح» و «راه طولانی».
البته بیژن بنفشه‌خواه علاوه بر بازیگری، فعالیت در حوزه‌های دیگر را نیز تجربه کرده؛ مثل اجرای مسابقه‌ی بازیگری «ستاره ۲۰» که تازه‌ترین فعالیت هنری‌اش محسوب می‌شود.
بیژن بنفشه‌خواه داستان نیمه‌تلخ و در بعضی صحنه‌ها پرسوز و گداز روزگار نوجوانی‌اش را برای نوجوانان امروز به تصویر می‌کشد و از راه دراز و پرفراز و نشیبی می‌گوید که بیژنِ دیروز را رسانده به بیژن امروز!

فیلم شناسی بیژن بنفشه خواه:
سینمایی:
قهرمانان کوچک(حسین قناعت1395)
هشتگ(1395)
انتهای خیابان مهر(کامران قدکچیان1394)
دربست(1393)
وفا 2012(1390)
از ما بهترون(1389)
رقص شیطان(1379)


بیوگرافی بیژن بنفشه خواه

تلویزیون:
1395 لیسانسه ها سروش صحت شبکه سه
1395 شهرک جیم علی شب خیز شبکه سه
1394-1395 سه شو (مجری) شبکه 3
1394 مسابقه ستاره بیست (مجری)
1394 حالت خاص افشین اربابی
1394 سر به راه سعید سلطانی
1393 دست نزن جیزه امیر غفارمنش
1392 روزهای بد، به در سعید آقاخانی نوروز 93
1392 پژمان سروش صحت شبکه سه
1391 دزد و پلیس سعید آقاخانی1390 سهمی برای دوست مسعود اطیابی تیرماه 1391

1390 راه طولانی رضا کریمی
1390 خانه اجاره ای – سری اول رامین ناصرنصیر
1389–1390 ساختمان پزشکان سروش صحت شبکه سه
1389–1391 قهوه تلخ مهران مدیری
1387 مرد دوهزارچهره مهران مدیری نوروز 88
1387 پنهان، اما آشکار سیدمحسن یوسفی
1387 طلاق در وقت اضافه سیدمحسن یوسفی
1386 پیامک از دیار باقی سیروس مقدم
1386 آرزوهای شیرین سیدوحید حسینی
1385 تله فیلم «تعطیلات پردردسر» شهاب عباسی
1384 اکسیژن مهدی مظلومی
1382 باغچه مینو رضا صفدری

1381 زیر آسمان شهر – سری سوم مهمان مهران غفوریان
1381 بدون شرح مهدی مظلومی
1380 طبقه وسط مهران غفوریان
1379 کلبه سپید مهرداد رایانی مخصوص
رحمان سیفی آزاد کارگردان تلویزیونی:«بیژن صمصامی»
1379 آبدار شاه رحیم رحیمی پور
1378 گلهای 78 مهران غفوریان نوروز 79
1378 حرف تو حرف مهران غفوریان
1378 این چند نفر مهران غفوریان
1377–1378 عید آن سال ها سعید ابراهیمی فر
1377 ایستگاه 77

1376 گلهای 76 مسعود آب پرور نوروز 77

1375 نوروز 75 داریوش کاردان شبکه 1
1374–1375 دزدان مادربزرگ مهدی صباغ زاده
1374 آخرین ستاره شب منوچهر پوراحمد
1373 لبخند سوم مسعود رشیدی
1373 همسران بیژن بیرنگ
مسعود رسام بازیگر مهمان
1373 جُنگ 39 داریوش کاردان
1373 پسر بابا محسن تقوی بخشی از مجموعه «پیک سپید شادی»
1373 پیک سپید شادی محسن تقوی برنامه کودک و نوجوان شبکه 1

استاندارد

روی صحنه تئاتر مشهد چه خبر است

به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، نمایش «ژنتیک» به نویسندگی و کارگردانی مهسا غفوریان در سی و هشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر چهار اجرا در تماشاخانه ایرانشهر داشت.

این نمایش که کاری از گروه تئاتر مشهدی و در ژانر اجتماعی است شهریور ماه امسال نیز در تئاتر مستقل مشهد به اجرا در آمد. بازیگران کار (به ترتیب ورود به صحنه) مژگان کرمانی نژاد، سارا پاکدل، آیلار رشیدی، شکیبا فرزانه، شادی عمرانی، محمد حسین نیکروان، علی خشایی، مهلا مطبوعی، فرتاش زرگر باشی، پرهام کچرانلویی، میعاد فوقانی، دنیا براتیان، دنیا رحیمیان، آیناز شیرازی زاده، مسعود عسگری طبری، علی شریف، آوا عباس آبادی، محمد نادم، مهراد فلاحی، هلیا کریمی، تارا تیموری، سپیده عابدی، مریم شاپوری، سمیه طهماسبی، علی باغبان زاده و میترا سلطان هستند.

مهسا غفوریان ، کارگردان این نمایش، دانش آموخته نقاشی است و فعالیت‌های تئاتری‌اش را از سال 86 زیر نظر سروش طاهری در مشهد آغاز کرده است. وی در جشنواره‌های سال‌های قبل تئاتر فجر نیز به عنوان بازیگر حضور داشت. وی در نمایش پیانیستولوژی و حذفیات حضور داشت و موفق به دریافت دیپلم افتخار و همینطور برگزیده بازیگر زن شد. در این سال‌ها نیز حضور مستمر در تئاتر مشهد به عنوان بازیگر، نویسنده، کارگردان و طراح پوستر و بروشور داشت. وی سرپرست گروه تئاتر گیاه است.

از کارهای مختلف این کارگردان می توان به اسب‌های پشت پنجره، شکلات، پوچی پوچ خانم میر مازاد، اکسیژن، دو یک بارسلون و هیولا خوانی اشاره کرد.

غفوریان امسال نیز با نمایش «ژنتیک» در بخش صحنه‌ای سی و هشتمین جشنواره تئاتر فجر حضور یافته است.

قصه نمایش در یک کلاس درس دانشگاهی و میان دانشجویان رشته ژنتیک سلولی مولکولی روایت می‌شود؛ در روزی که به‌خاطر امتحان اخلاق زیستی، همه دانشجوها استرس دارند. وقتی استاد سر کلاس می‌آید، یکی از بچه‌ها «حرفی از دهانش بیرون می‌پرد» و درباره تبعیضی که استاد به نفع یک دانشجو قائل می‌شود، به استاد حرفی می‌زند که شروع یک اتفاق می‌شود. استاد دانشجویان را یکی یکی به کمیته انضباطی می‌فرستد تا پاسخگو باشند و حرف‌شان را ثابت کنند.

بنابراین ما کلاسی را شاهدیم که صندلی‌های آن وسط صحنه چیده شده، دانشجویان نیز روی آن نشسته‌اند و پس از چندی هم استادی وارد می‌شود. استاد مانند لیدر هر چه که می‌پرسد دانشجویان با صدای بلند و یکدست و هماهنگ جواب می‌دهند. استاد به نوعی نماد «دیگری بزرگ» است و قدرت خود را به رخ جوانان می‌کشد. پس از چند دقیقه، سه دانشجوی دختر به کلاس می‌رسند ولی استاد آنان را راه نمی‌دهد. پس یک درگیری لفظی بین این سه دانشجو و استاد شکل می‌گیرد.

استاد می‌خواهد آنان از کلاس بیرون بروند ولی یکی از دانشجوها، اسم دختر دیگری را می‌آورد که اگر او دیر آمده بود، استاد حتما به کلاس راهش می‌داد. این موضوع باعث درگیری بیشتری می‌شود و کار به حراست دانشگاه می‌کشد. آنجا هم داستان‌های مختلف دیگری پشت سر هم روایت می شوند. چون هر دانشجویی که به حراست می‌رود تلاش می‌کند برای رهایی خود، دانشجوی دیگری را لو بدهد و این وضعیت تا انتها ادامه می‌یابد.

در نگاه اول یک صحنه شلوغ و پر از کاراکتر را می‌بینیم که اسامی دانشجویان کلاس، ارتباطشان و فعالیت‌هایشان در کلاس درس مخاطب را گیج می‌کند ، کمی که جلوتر می‌رویم قدری به روابطشان آگاه می‌شویم اما باز هم با مسائلی که در ارتباط با چالش استاد و دانشجویان می‌شود به گنگی کار افزوده می‌شود.

در میانه ارتباطات این دانشجویان و استاد به کمیته انظباطی می‌رسد و دیگر این کمیته انضباطی است که دانشجویان را یکی یکی به مخاطبان معرفی می‌کند از نام و نام خانوادگی تا نحوه تحصیل و فعالیت و زندگی‌شان.

دکور نمایش تنها چند صندلی و کیف و کتاب است حتی مرزی برای این کلاس درس در نظر گرفته نشده است. سه نفر اعضای کمیته انضباطی و یک استاد سخت گیر در این کلاس است و آن هم استاد کلاس ژنتیک است. نورپردازی در بیشتر جاها به جا و مناسب صورت گرفته است در جاهایی که از دانشجویان استنطاق می‌شود به خوبی این نورپردازی آنها را کمانه رفته است.

نکته در ارتباط با تشکیل کمیته انضباطی که از یک نفر مرد و دو نفر زن تشکیل شده است. سوالی که اینجا شاید پیش بیاید این است که چرا در همه جا و همه فیلم‌ها و تئاترها می‌بایست از یک کلیشه کمیته انضباطی مشخص افرادی با چادر یا پیرهن‌های مردانه یقه بسته با تسبیح یا دیگر المان‌های مذهبی استفاده شود مگر غیر از این نداریم افرادی که در حراست،‌کمیته انضباطی یا دیگر بخش‌های مراکز و نهادهای دولتی و غیر دولتی حضور دارند و بر اعمال و رفتار افراد نظارت می‌کنند؟!

مسئله دیگری که می‌بایست درباره این نمایش بدان بپردازیم اهمیت موضوع آن است اینکه چه دغدغه‌ای از سوی نویسنده و کارگردان برای کار وجود داشته است، داستان پردازی‌ها و ارتباط این شخصیت‌ها با هم چگونه است شاید تا انتهای داستان هم خیلی‌ها از پرداختن به اسامی و توجه ارتباط اینها با هم گیج شوند. دروغ‌هایی که کاراکترها به هم می‌گویند، ارتباطات صحیح یا ناصحیح، نحوه مدیریت چالش‌ها و بحران‌هایشان و از همه مهمتر قضاوت‌هایی که در ارتباط با هم دارند یک زنجیری است که همه را به هم وصل کرده است.

مهسا غفوریان خود در ارتباط با نمایشش می‌گوید؛  نمایش در یک کلاس درس دانشگاه و کمیته انضباطی روایت می‌شود و فضایی رئالیستی دارد اما در جاهایی جادویی می‌شود. محور اصلی نمایش درباره قضاوت کردن و تاثیر کلمات است، برایم مهم بود در «ژنتیک» به این مساله بپردازم که آنچه ما می‌گوییم مهم است؛ کلمات موثرند و نمی‌شود به راحتی هر چیزی را گفت بدون اینکه به تبعاتش فکر کرد.

دغدغه اصلی‌ام را از نوشتن و کارگردانی این متن «حرف زدن» می‌دانم. در واقع اولین جرقه نوشتن متن از فکر کردن به ارتباطی زده شد که از طریق کلام با هم برقرار می‌کنیم. و اینکه چقدر آنچه که به عنوان شغل موردعلاقه‌مان در آینده انتخاب می‌کنیم شبیه به آن‌چیزی است که هستیم و بر ما تاثیر دارد. برایم سوالاتی پیش آمده بود مثل اینکه «آیا اگر حرفه‌ای را با علاقه و ذهنیتی قبلی، انتخاب می‌کنیم، کاری را که می‌گوییم هم انجام می‌دهیم؟» یا «چقدر به اینکه چه استفاده‌ای از کلمات داریم، فکر می‌کنیم؟

 حرف زدن کار راحتی است که همه آن را انجام می‌دهیم و شاید خیلی وقت‌ها به اینکه باید چه بگوییم فکر هم نمی‌کنیم اما آن کلمه‌ای که خیلی وقت‌ها «از دهان‌مان بیرون می‌پرد» ممکن است به دیگران بسیار آسیب بزند یا حتی زندگی‌شان را تحت شعاع قرار دهد. این چیزی بود که به آن فکر کردم و به نمایشنامه ژنتیک رسیدم.

سیدحسین رسولی، منتقد نیز درباره این نمایش می‌نویسد:  «ژنتیک» به به موضوع دانشگاه می‌پردازد. بر خلاف نمایش‌های «متساوی‌الساقین» به کارگردانی «عمادالدین رجب‌لو» و «است» به کارگردانی «پرنیا شمس» که به مدرسه توجه کردند. تمام این کارها از وضعیت «اکنون» و زندگی روزمره جوانان می‌گویند. هر سه کارگردان هم تلاش می‌کنند تا در روایت خود پیشرو باشند. اما غفوریان از رئالیسم فاصله می‌گیرد و بر سبک و سیاق «تئاتریکالیته» پیش می‌رود. او به جزئیات کار ندارد. ولی می‌خواهد فضای دانشگاه را به شکل مینیمال بسازد.

نمایش به چند مفهوم توجه دارد که یکی از آنها قضاوت است. قضاوت کردن بر اساس حرف‌ها و فیلم‌ها و عکس‌های دیگران. مفهوم دیگر این است که وقتی یکی از دانشجویان جوان در جایی گیر می‌کند هر کاری انجام می‌دهد تا خود را نجات بدهد. بنابراین یکی از دوستان خود را قربانی خواهد کرد. به هر حال، مفهوم نقد قدرت و «دیگری بزرگ» در این نمایش موج می‌زند.

استاد، نمادی از قدرت است که از قضا قدرت بزرگی چون حراست نیز بالای سر اوست و این چرخه تا چند مرحله بالاتر ادامه خواهد داشت. این نمایش از نظر فرم هم حرف‌هایی برای گفتن دارد. چون تقریبا با یک اثر فرمالیستی شاعرانه طرف هستیم. همه چیز به شکل فرم‌های تکراری در آمده است و حتی روایت داستان نیز به تکرار می‌افتد تا موضوع خود را روشن کند. چند بار، روند دیر رسیدن دانشجویان به کلاس درس و در ادامه هم چند بار روند بازجویی حراست دانشگاه را می‌بینیم. انگار این چرخه مدام تکرار می‌شود و خواهد شد.

البته کارگردان تلاش می‌کند فرم‌های تصویری و حرکتی را به کار اضافه کند؛ مثلا دانشجویان گاهی مانند همسرایان نمایش‌های یونانی می‌شوند و یکصدا و هماهنگ حرف می‌زنند. هر کدام از دانشجویان هم مسیری تکراری را مانند دیگران طی می‌کنند. اول سر کلاس هستند و بعد مورد بازجویی حراست قرار می‌گیرند. دختری جدا شده از جمع هم هست که درگیری‌های اصلی حول و حوش او می‌گردد. او خود را مانند برف معرفی می‌کند و لباس سفیدی هم بر تن دارد و گاهی هم از برف شادی استفاده می‌کند. این کار کارگردان باعث نوعی فاصله‌گذاری می‌شود و لحن نمایش را تغییر می‌دهد و فضایی نمادین می‌سازد چون برف می‌تواند نماد پاکی باشد.

یکی از مشکل‌های اجرا، تکراری بودن اغلب موقعیت‌هاست که به شدت خسته کننده است. این نمایش می‌توانست کوتاه‌تر و جمع و جورتر و منسجم‌تر باشد. بخشی از میزانسن‌ها و طراحی‌ها هم شاعرانه است که باعث می‌شود از قدرت اجرا کاسته شود. زیرا منجر به نوعی ایستایی در روایت دراماتیک و کنش‌ها می‌شود. متاسفانه در تئاتر ایران شاهد هستیم که بسیاری از هنرمندان به سوی اجرای نمایشنامه‌های ترجمه‌ای غربی می‌روند و دیگر دل و دماغ تولید نمایشنامه ندارند. پس دیگر توجهی هم به «هستی‌شناسی اکنون» نخواهند داشت.

مهم‌ترین نکته مثبت نمایش «ژنتیک» غفوریان توجه به تاریخ اکنون است که این اتفاق در دو نمایش «متساوی‌الساقین» و «است» هم رخ داده است.

انتهای پیام/

مسعود عسگری طبری

استاندارد

بیوگرافی بهناز جعفری

بیوگرافی بهناز جعفری:

 

بیوگرافی بهناز جعفری

نام:بهناز
نام خانوادگی:جعفری
تاریخ تولد :1353
تحصیلات:فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی


بیوگرافی بهناز جعفری:

 

بهنازجعفری متولد سال 1353 در تهران می باشد و 43 سال سن دارد.
وی لیسانس نمایشی از دانشگاه آزاد می باشد. آغاز بازی او در سینما از سال 1373 با ایفای نقش کوتاهی در فیلم «روسری آبی» به کارگردانی «رخشان بنی اعتماد» و همچنین بازی در نمایش های رادیویی از سال 1376 بوده است.

آخرین حضور او در تلویزیون سریال زیر پای مادر به کارگردانی بهرنگ توفیقی در نقش آتنه می باشد.
تحصیلات : وی فارغ‌ التحصیل رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد اسلامی است.
او همچنین مدتی است که بیماری ام اس مبتلا هست.
وی در سال 97 در جشنواره کن 2018 به همراه جعفر پناهی حضور یافت و اخیرا در سریال بچه مهندس در نقش منیر جاهد به ایفای نقش پرداخته است.


بیوگرافی بهناز جعفری

ازدواج و همسرش:بهناز جعفری تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد است .
بهناز جعفری در برنامه خندوانه درباره ابتلایش به بیماری ام‌ اس گفت: «بله چند سال پیش بود که من احساس افت شدیدی در توان جسمانی‌ام شدم و دیگر حتی قادر به برداشت وسایل نبودم و ظروف از دستم می‌افتاد.

بیوگرافی بهناز جعفری


حتی سر کار آقای فرمان آرا به سختی می‌توانستم از پله‌ها بالا بروم و خیلی فشار به من آمد، ابتدا فکر می‌کردم که به دلیل مشکلات عصبی است تا اینکه فهمیدم مبتلا به ام‌اس هستم. به دلیل شناختی که از بیماری نداشتم فکر می‌کردم که دیگر باید خانه نشین شوم و یک گوشه بی‌حرکت باشم ولی این بیماری چشم دل من را روشن کرد و رابطه من را با خدا خیلی قوی‌تر کرد و به او نزدیک‌تر شدم. الان هم اگر مدت کار طولانی شود، بیماری‌ام تشدید می‌‌شود. ولی روحیه خوب و خیلی عالی دارم.»
جعفری سپس درخصوص اینکه اگر بازیگر نمی‌شد چه کاره می‌شد، توضیح داد: «من 12 شغل رو نوشتم تا زمانی که خیلی پولدار شدم هر کدام رو یک ماه امتحان کنم، مانند غسالی، راننده تاکسی، رفتگری، کافه داری و …»


بیوگرافی بهناز جعفری

در بخش دیگر برنامه، این بازیگر در پاسخ به رامبد جوان که پرسید اگر رییس جمهور بودید، برای شادی مردم چه می‌کردید، گفت: «حمایت از جامعه هنرمندان حمایت از مردم است و از نگاه این قشر، تصاویر زیباتری از جامعه دیده می‌شود. وقتی جامعه زیباتر شود، مردم خوشحال می‌شوند و من طرفدار خوشحالی مردم هستم.»
او همچنین گفت: «از هنرمندان حمایت کنیم، خصوصا هنرمندانی که مهجور مانده‌اند، بیمارستان هنرمندان تاسیس کنید تا زمانی که هنرمندان کسالت دارند مجبور به گرفتن عکس و دادن امضا نشوند و بتوانند درمان خود را انجام دهند.»


فیلم شناسی بهناز جعفری:
سینمایی:
پاسیو (1396)
پرسه در حوالی من (1395)
سمفونی تولد (1395)
به دنیا آمدن (1394)
خشم و هیاهو (1394)
گیتا (1394)
لانتوری (1394)
هفت ماهگی (1394)
خانه دختر (1393)
دلم می خواد (1393)
پنج ستاره (1392)
ساکن طبقه وسط (1392)
ابرهای ارغوانی (1390)
تلفن همراه رئیس جمهور (1390)
جیب بر خیابان جنوبی (1390)
مادر پاییزی (1390)
یک خانواده محترم (1390)
ترانه کوچک من (1388)
حوالی اتوبان (1387)
زمانی برای دوست داشتن (1386)
از دور دست (رامین محسنی، 1384)
باغ های کندلوس (ایرج کریمی، 1383)
بیدار شو آرزو (کیانوش عیاری، 1382)
نگاه (سپیده فارسی، 1383)
چند تار مو (ایرج کریمی، 1382)
تهران ساعت 7 صبح (امیرشهاب رضویان، 1381)
غوغا (سعید سهیلی، 1381)
خانه ای روی آب (بهمن فرمان آرا، 1380)
نگین (اصغر هاشمی، 1380)
آب و آتش (فریدون جیرانی، 1379)
مسافر ری (داود میرباقری، 1379)
جام جان (فیلم کوتاه، فقط گفتار متن، 1379)
کاپوچینو (فیلم کوتاه – فریدون جیرانی، 1378)
تخته سیاه (سمیرا مخملباف، 1378)
عشق طاهر (محمدعلی نجفی، 1378)
تنها در تهران (فیلم کوتاه، 1377)
سینما سینماست (سید ضیاءالدین دری، 1375)
حریف دل (عبدالرضا گنجی، 1375)
روسری آبی (رخشان بنی اعتماد، 1373)
جاده عشق (رجب محمدین، 13

فیلم تلویزیونی:
نفس (جلیل سامان – 1396)
زیر پای مادر (بهرنگ توفیقی – 1396)
چرخ فلک (عزیزالله حمیدنژاد، بهرام عظیم پور و احسان عبدی پور – 1395)
دندون طلا (داوود میر باقری – 1394)
همه چیز آنجاست (شهرام شاه حسینی – 1393)
آب پریا (مرضیه برومند – 1392)
یادآوری (حجت قاسم زاده اصل – 1392)
عبور از پاییز (مسعود شاه محمدی – 1388)
مختارنامه (داود میرباقری – 1387)
بیداری (بهرام عظیم پور – 1386)
کلانتر 3 (محسن شاه محمدی – 1380)
دوران سرکشی (کمال تبریزی – 80 / 1379)
خاک سرخ (ابراهیم حاتمی کیا – 1379)
عید آن سال ها (سعید ابراهیمی فر – 1378)
بگذار آفتاب برآید (حسین مختاری – 1378/1377)
زمان شوریدگی (محمدعلی نجفی – 1378)
غبار نور (محمدرضا اصلانی – 1375)